sweet girls

عروسیییییییییییییییییییییییی

 

امروز نمیدونم چندم مهر روزه عروسیه ارزویه

من فک نمیکردم بابام بزاره برم ولی دیروز ایسان کلی باهام حرف زد و بهم گفت اگه بریم واسه اهنگه عاشیق الدوم بو یاره میرقصیم منم قبول کردم و رو مخ بابام راه رفتم و اونم اجازه داد

الان ایسان بهم اس داد! نوشته : میای دیگه؟ اماده میشی؟

خب من برم دیگه کلی کار دارم

پریناز

+ نوشته شده در پنج شنبه 14 مهر 1390برچسب:, ساعت 16:31 توسط sweet girls |


هههههههههه

سر کلاس پا تخته

با یه تیپ شلخته

با خط بد نوشتم

زندگی بی تو سخته

☻\
/▌
\/

+ نوشته شده در شنبه 9 مهر 1390برچسب:, ساعت 13:10 توسط sweet girls |


دیروز میگفتم :
مشقهایم را خط بزن … مرا مزن
روی تخته خط بکش … گوشم را مکش
مهر را در دلم جاری بکن … جریمه مکن
هر چه تکلیف میخواهی بگیر … امتحان سخت مگیر
اما کنون ..
مرا بزن … گوشم را بکش .. جریمه بکن .. امتحان سخت بگیر
مرا یک لحظه به دوران خوب مدرسه باز گردان

دلم بدجور گرفته پریناز رفت آرزو رفت عاطفه رفت اصلا فکرشم نمیکردم اینجوری بشه ولی خب دیگه...

البته ماهیچوقت همدیگه رو تنها نمیزاریم

راستی این روزا عروسی آرزو هستش

امیدوارم تک تک دوستام هرجاکه باشن موفق بشن و به آرزوهاشون برسن...

آیسان

+ نوشته شده در جمعه 1 مهر 1390برچسب:, ساعت 15:33 توسط sweet girls |